بعد از آنکه قوم بنی اسرائیل، بار دیگر از فرمان الهی سرپیچی کردند و فساد در بین آنان گسترش یافت و جملگی قوم در منجلاب گمراهی غرق شده بودند، نافرمانی و معصیت آنان علنی شد و امنیتشان تبدیل به ناامنی گشت.
از رحم و شفقت در دل آنان خبری نبود، حرمت پیغمبران را به آسانی زیر پا می گذاشتند، روحانیون و قاریان تورات به انکار خداوند و حُکام آنها به تکذیب پیامبران پرداختند و کتاب شریعت خدا را پشت سر انداختند و مستوجب عذاب پروردگار
[341]
گردیدند. ولی خدای متعال عادل تر از آن است که قومی را قبل از فرستادن پیامبری و دعوت کننده ای به حق، به عذاب الهی گرفتار سازد و یا اینکه یاغیان ستمگر را قبل از ارشاد به کیفر برساند.
پس خداوند اراده فرمود تا پیامبری بر آنها مبعوث کند. ارمیاء یکی از پیغمبران بنی اسرائیل و از خاندان اصیل ایشان بود که به رسالت رسید. او در میان بنی اسرائیل بپا خاست و به دعوت مردم پرداخت و امر خدا را اجرا ساخت و با صراحت گفت؛ ای قوم من! ای خویشاوندان من، فساد شما را به رسوایی کشیده، بیماریهای روحی و اخلاقی شما همه گیر شده و خشم و غضب خدا متوجه شما گشته است.
خداوند با دیدن نافرمانی قوم بنی اسرائیل به ارمیای نبی وحی فرستاد که به جای هر درخت تا کی که در بیت المقدس کاشته ای درخت خرنوب روییده است. ارمیا با دیدن این واقعه یک هفته روزه گرفت. تا آنکه خداوند به او وحی فرستاد که به زودی بدترین و پست ترین بندگان من که زنا زاده است و با شیر سگ و خوک بزرگ شده، بر بنی اسرائیل مسلط می شود و بیت المقدس را به ویرانی خواهد کشید.
ارمیای پیامبر نیز رو به بنی اسرائیل کرد و گفت؛ این کتاب خدا است که به دور انداخته اید و حق را منکر شده اید. در صورتی که نعمتهای خدا بر شما جاری و خیمه برکاتش بر سر شما گسترده شده است. او در زمین به شما قدرت داده و شما را مورد حمایت و بر جهانیان برتری داده است. از گذشته خود پند گرفته و از رحمت پروردگار در مورد خود عبرت بگیرید. به یادآورید زمانی را که (سخاریب) پادشاه بابل با لشکری انبوه و از روی ظلم و جور بر شما هجوم آورد و قصد نابودی سرزمین و انقراض نسل شما را داشت. اما به برکت پروردگار، مکر و حیله دشمن را از شما دور ساخت و آنها را خوار و ذلیل و زبون و سپس گرفتار بلا و طاعون کرد و جامه ذلت به آنها پوشاند.
پس شما قوم بنی اسرائیل برای گناه پشت به پشت یکدیگر دادید و در تعدی و تجاوز به یکدیگر کمک کردید، دست از کارهای ناشایست برنداشتید، گویا تورات روح شما را از گناه پاک نساخته و هیچ پیامبری شما را دعوت و هدایت نکرده است.
هم اکنون سخن حق را به عنوان اعلام خطر قطعی از من بپذیرید. خدا به من وحی
[341]
کرده است شما را به سوی حق دعوت کنم و از عذاب و عقاب او بیم دهم. اگر از مستی خود خارج نشوید و اگر به کتاب خود باز نگردید و آیات آن را محترم نشمارید و خود را اصلاح نکنید، خداوند بنا دارد بردگانی بی رحم و سپاهیانی نیرومند را بسوی شما اعزام دارد که رحم در دل آنان وجود نداشته، ایشان زمام شما را بدست می گیرند و شما را خوار و ذلیل می سازند و این کاخهایی که محل خوشگذرانی شماست را خراب و ویران می سازند. ایشان حرمت معابد شما را می شکنند و بر جان و مال و ناموس شما مسلط می گردند.
من آنچه را که لازم است برای شما بیان کردم و از حقایق، پرده برداشتم. اکنون خود می دانید و هر راهی که صلاح می دانید به آن راه درآیید